معنی اسم کشورها قسمت اول
: اذربایجان ریشه ی این
نام آتورپاتگان
است و نام سرداری بود که اسکندر مقدونی را در ماد خُرد شکست داد و مردم به
افتخار او سرزمین خویش را این گونه نامیدند .آتور یعنی آتش و پات یعنی
نگهبان و آذربایجان عربی شده ( معرَّب ) آتورپاتگان است یعنی
سرزمین آتورپات یا سرزمین نگهبان آتش .این
نام در میان عرب به آذربیجان معروف است . در گذشته (
مانند دوره قاجار )آذربایجان بخشی از ایران بزرگ بود .برخلاف پندار همگان
در آذربایجان فقط عزیزان ترک زبان نیستند که زندگی می کنند . در این جمهوری
و نیز در آذربایجان ایران کردها و تالشی ها نیز علاتوه بر اکثریت
ترک هستند .جمعیت تالشی های جمهوری آذربایجان بدرستی معلوم نیست . در پاره
ای منابع غیر رسمی یک میلیون (؟)تخمین زده می شود. زرتشت پیامبر ایرانی به
گمان بسیار از تالشیان بود.
آرژانتین
: سرزمین نقره. در عربی أرجنتینا نامیده می شود.(اسپانیایی)
آفریقای جنوبی : " اَفریکا "یعنی بدون
سرما(آفتابی). در فارسی افریکا را به صورت مُعَرَّب(عربی شده ) آن یعنی
آفریقا بر زبان می آوریم . southبه معنی جنوبی
است .
آفریقای مرکزی : خود کلمه ی افریقا یعنی بدون سرما
و عربی شده ی افریکا است . (آفتابی)
آلبانی:
سرزمین کوه نشینان
آلمان : سرزمین همه
مردمان ژرمن(فرانسوی)
آنتیگوا و باربودا :
?
آندورا :?
آنگولا
: از واژه نگولا که لقب فرمانروایان محلی بوده برگرفته شده .
اتریش : شاهنشاهی شرق (ژرمنی)
اتیوپی : سرزمین چهره سوختگان.نام کهن آن حبشه
است. (یونانی)
اردن هاشمی : هاشمی نام
خاندان پادشاهی آن است که خود را از نسل بنی هاشم می دانند و یا به قول ما
ایرانیان می گویند ما از سادات هستیم.
ارمنستان
: سرزمین فرزندان ارمن،می گویند نام نبیره ی نوح"ع"است اما بنده
چنین فکر نمی کنم . شاید ارمن به معنی انسان نجیب باشد و ارمنستان سرزمین
ارمنیان یا مردمان نجیب (؟)(فارسی/ دری)
اریتره :
نام قدیم آن حبشه بود.تا چندی پیش اریتره بخشی از اتیوپی بود.
ازبکستان : سرزمین خودسالارها
اسپانیا : سرزمین خرگوش کوهی (فنیقی)
استرالیا : سرزمین جنوبی (از لاتین)
استونی : راه شرقی (ژرمنی)
اسرائیل : به معنی �آن که با ایل: (خدا) کشتی گرفت�، �آنکه بر ایل: (خدا)
پیروز شد� و از این رو �آنکه همراه ایل: (خدا) حکم روایی کرد� لقب یعقوب پسر اسحاق پسر ابراهیم
بود.در
داستان نامگذاری وی درعهد عتیق در بخش پیدایش ۳۲:۲۸ چنین آمده است: �و
یعقوب تنها ماند و مردی با وی تا طلوع فجر کشتی میگرفت. و چون او دید که
بر وی غلبه نمییابد، کف ران یعقوب را لمس کرد، وکف ران یعقوب در کشتی
گرفتن با او فشرده شد. پس گفت: �مرا رها کن زیرا که فجرمی شکافد.� گفت: �تا
مرا برکت ندهی تو را رهانکنم.� به وی گفت: �نام تو چیست؟� گفت: �یعقوب.�
گفت: �از این پس نام تو یعقوب خوانده نشود بلکه اسرائیل، زیرا که با خدا(الوهیم) و
باانسان نبرد کردی و پیروزی یافتی.� ویعقوب از او پرسید. گفت: �مرا از نام
خود آگاه ساز.� گفت: �چرا نام مرا میپرسی؟� و او رادر آنجا برکت داد. و
یعقوب آن مکان را �فنیئیل� نامید و گفت: �زیرا خدا(الوهیم) را روبه رو دیدم وجانم رستگار شد.�(عبری)
اسکاتلند :سرزمین اسکات ها{در لاتین قوم گائل را
گویند}(لاتین)
اسلوواکی :
اسلوونی :
افغانستان :سرزمین
فریاد . فغان یا افغان ناله ای است که از ته دل برآید . مغولان در این
سرزمین بیدادها کردند و جنایاتی مرتکب شدند که دل هر انسانی را به درد می
آورد . این سرزمین از آنجا که به مغولها نزدیک تر از دیگر جاهای ایران زمین
بود طبیعی است که بیشتر از جاهای دیگر آسیب دید و از آنجا که ایرانیان می
دیدند و می شنیدند که این ایرانیان از ته دل ناله و فغان سر می دهند و در
اندوه ارز دست دادن عزیزانشان سوکوارند آنجا را افغانستان یعنی سرزمین
فریاد نامیدند.
اکوادور :خط استوا .
(اِستِوا نه اُستُوا) (اسپانیایی)
الجزایر :جزیره
ها (یک نام عربی است .)
السالوادور :رهایی
بخش مقدس(اسپانیایی)
امارات متحده عربی :شیخ
نشین های متحد عربی(عربی است .)
اندونزی/ایندونسیا
:یعنی مجمع الجزایر هند(فرانسوی است.)
انگلیس
:سرزمین قوم آنگل/ اما بریتانیا یعنی سرزمین افراد خالکوبی
شده(ژرمنی است .)
اوروگوئه : یعنی شرقی
اوکراین :یعنی منطقه مرزی (اسلاوی است .)
اوگاندا :
ایالات متحده
امریکا :از نام آمریکو وسپوس دریانورد ایتالیایی گرفته شده
است.زیرا آمریکو وسپوس بود که پیش از کریستف کلمب در کتاب خود به وجود این
قاره با قاطعیت اشاره کرده بود .پس آمریکا به نام او و کلمبیا به نام کلمب
نامیده شد.
ایتالیا : شاید به معنی ایزد
گوساله باشد. مطمئن نیستم.(یونانی)
ایران :
سرزمین نجیبان (آریاییان)
واژهٔ ایران در فارسی باستان �آئیریانا� (airya) و در فارسی میانه به شکل �اِران� (erān) بوده، و به معنای �سرزمین
مردمان اصیل و نجیب � است. کردها هنوز ایران با همان نام کهن �اِران�
تلفظ می کنند.
واژهٔ �آریا� در زبانهای اوستایی، فارسی باستان و سنسکریت به ترتیب به شکلهای �اَیریه� (airya)، �اَریه� (āriya)، �آریه� (arya) به کار
رفتهاست. همچنین در زبان سانسکریت �اریه� (ariya) به معنی سَروَر
و مهتر و �آریاکه� (aryaka) به معنی مَردِ شایستهٔ بزرگداشت است و
آریایی به زبان اوستایی �ائیریان� (airyana) و به زبان پهلوی
و فارسی دری �ایر� خوانده میشود و ایرج به زبان آریایی "airya" است. ایر در
واژه به معنی �نجیب� و جمع آن �ایران� به معنی �نجیبان� است.
نام ایران در لغت به معنی �سرزمین نجیبان� است
و مدتها پیش از اسلام نیز نام بومی آن نیز ایران، اران، یا ایرانشهر بود.
از ۶۰۰ سال پیش از میلاد تا ۱۳۱۴ (۱۹۳۵) در میان اروپاییان با نام �پرشیا� که
همان �پارس � در دوره ی هخامنشی است شناخته میشد که در سال ۱۳۱۴ در شرف
تأسیس لیگ ملل با درخواست رسمی رضاشاه پهلوی همان نام بومی کشور (ایران) در
عرصهٔ جهانی به کار رفت . نام �پرشیا� همچنان برابر نام ایران است و در
زبانهای اروپایی به دلیل سابقه تاریخی - فرهنگیاش کاربرد دارد، اما در
اخبار سیاسی ومکاتبات میان کشورها بیشتر نام ایران به کار برده میشود.
ایرلند : سرزمین قوم
ایر (شاید هم معنی با آریا) (انگلیسی)
ایسلند :
سرزمین یخ (ایسلندی)
باربادوس :
باهاما : دریای کم عمق یا ریش دارها (اسپانیایی)
بحرین : دو دریا (عربی است. )
برزیل : چوب قرمز
برونئی
:
بریتانیا : سرزمین خالکوبی
شدگان(لاتین)
بلژیک : سرزمین قوم بلژ (از
اقوام سلتی)، واژه بلژ احتمالاً معنی زهدان و کیسه می داده.
بلغارستان : گرفته شده از نام قوم بُلگار/پسوند
ــستان را ما در این نام به کار می بریم و اصل این نام بلگاریا است.
بلیز : یا از نام دزدی دریایی به نام والاس یا از
واژه ای بومی به معنای آب گل آلود
بنگلادش :
ملت بنگال (بنگلادشی)
بنین :
بوتان : تبتی تبار
بوتسوانا
: سرزمین قوم تسوانا
بورکینافاسو :
سرزمین مردم درستکار
بوروندی :
بوسنی و هرزگوین :
بولیوی
: از نام� سیمون بولیوار� مبارز رهایی بخش آمریکای لاتین
پاپوا گینه نو :
پاراگوئه
: این سوی رودخانه
پاکستان :
سرزمین پاکان نامی که علامه اقبال لاهوری بر سرزمین تازه استقلال یافته
مسلمانان جداشده از هند نهاد . علاوه بر سرزمین پاکان حرف پ
اول نام پنجابی ، حرف الف اول نام افغانی ، حرف کاف اول نام کشمیری و حرف
سین اول نام سندی است . ( فارسی)
پالائو :
پاناما :جای پر از ماهی(زبان کوئِوا )
پرتغال : بندر قوم گال/نوشتن آن به صورت پرتقال
نادرست است . (از اقوام سلتی) (لاتین)
پرو :
پورتوریکو : بندر ثروتمند (اسپانیایی)
تاجیکستان : سرزمین تاجیک ها /
خاستگاه واژهٔ تاجیک نامعلوم است. شرح و بیان معنای
این واژه تاریخی در چند مقالهٔ علمی تحلیل و بررسی شدهاست. در اینجا
دیدگاههای چند تن از دانشمندان به طور فشرده در مورد تاریخ واژهٔ �تاجیک�
درج شدهاست:
تاجیک
نام قبایل �داها� بوده، پارتها و اشکانیان �دئی�، �تاجیک� و �دجیک� خوانده
میشدند
تاجیک از �تای� است و همریشه با کلمه یونانی �تگاس� به معنای پیشوا و �ددیک�
تاجیک
از ریشه �تژی� در زبان سکایی است
تاجیک همریشهاست با نام
مردم ایرانی �تات� (رد شده)
تاجیک صفت منسوب است از
واژه �تاج�
تاجیک صفت منسوب است از نام
قبیله عربی �طای� (رد شده)
تاجیک صورت دیگری
از �تازیک� و �تاژیک� به معنای �عرب� است (رد شده)
دوشنبه 23 خرداد 1390 - 1:08:45 PM